مقالات

چرا بچه‌ها دروغ می‌گویند؟

دروغ گفتن بچه‌ها در مراحل رشد یک اتفاق طبیعی در همه سنین است. بچه‌ها با دروغ گفتن مرز واقعیت و خیال را تست می‌کنند، خودشان را از عواقب کارهایشان حفظ می‌کنند و نحوه اندیشیدن دیگران را بهتر می‌فهمند.

برخی والدین نگرانند که فرزندشان دروغ‌گوی اجباری و یا دروغ‌گوی بیمارگون باشد. اگر چه برخی دروغ گفتن‌های بچه‌ها طبیعی است ولی باید توجه داشت برخی دروغ‌گویی‌ها از مشکلات زیربنایی مثل مشکلات سلامت روان یا تمایل به دست انداختن دیگران حکایت می‌کند.

دروغ اجباری یا دروغ پاتولوژیکال؟

در مورد این موضوع روان‌شناسان هنوز به اتحاد نرسیده‌اند. برخی می‌گویند دروغی با عنوان دروغ اجباری یا دروغ بیمارگون نداریم و برخی دیگر بیان می‌کنند این نوع دروغ‌گویی‌ها محصول یک مشکل دیگر مثل اضطراب، تروما، ترس و یا دیگر تشخیص‌های روانکاوی است.

افرادی که این دو موضوع را جدا از هم می‌دانند، وجه افتراقشان را این گونه بیان می‌کنند:

دروغ‌های بیمارگون دلیل مشخصی ندارند. به نظر می‌رسد بدون قصد و انگیزه قبلی بیان می‌شوند. مثلا کودک ادعا می‌کند اتفاقی افتاده درحالی که در عمل این اتفاق نیفتاده است و برای این کار دلیل مشخصی ندارد. بیشتر به نظر می‌رسد نوعی بیان آرزو و خواست کودک است.

دروغ های اجباری با دلیل گفته می‌شوند. کودک دروغ می‌گوید تا به چیزی برسد و یا از تنبیه فرار کند. این نوع دروغ‌ها بین بچه‌ها رایج‌تر است. مثلا بچه‌ای ممکن است بگوید پسته نخورده در حالی که پوست پسته در دستانش است.

نشانههای دروغ اجباری در بچه‌ها

والدین باید بدانند بچه‌ها عموما با یک دلیل دروغ می‌گویند و شناسایی آن دلیل از تنبیه کودک به دلیل دروغ‌گویی مهم‌تر است. تنبیه فرد به دلیل دروغ‌گویی عموما او را تشویق می‌کند تا این کار را تکرار کند، به امید اینکه بار بعدی گیر نیفتد.

برخی نشانه‌هایی که باید در دروغ‌گویی بچه‌ها به آن‌ها توجه داشت عبارت اند از: مشکلات روان‌شناختی دیگری مثل خشم ناگهانی، بی‌توجهی به احساسات دیگران و تغییرات خلق ناگهانی. علاوه بر دروغ‌گویی وجود دارد. برخی از دروغ‌گویی‌های اجباری به دلیل اختلالات شخصیت به وجود می‌آید.

دروغ گفتن بچه ها

دروغ گفتن بچه‌ها

دروغگویی برای کنترل دیگران (نشانه‌ها)

  • ادامه دادن به دروغ‌گویی در حالی که در روابطشان تداخل ایجاد می‌کند.
  • الگوی دروغ‌گویی که به تدریج بدتر می‌شود.

حتی اگر دروغ‌گویی با نشانه‌های بالا همراه باشد، باز هم ممکن است موضوع با اهمیتی نباشد و بدون درمان و بعد از مدتی برطرف شود. دروغ‌گویی بین سنین ۳ تا ۸ سال افزایش می‌یابد و بعد از این سن شدت دروغ‌گویی‌ها کم شده و گاهی برای جلوگیری از تنبیه و یا حفظ اعتماد به نفس بیان می‌شود.

چرا بچه‌ها دروغ می‌گویند؟

به وجود آمدن تئوری ذهن: تئوری ذهن یعنی فرد بتواند درک کند که یک اتفاق از دید دیگران چگونه است. این دیدگاه از سن حدود ۳ سالگی شروع به شکل گرفتن می‌کند و این همان سنی است که دروغ گفتن در بچه‌ها افزایش می‌یابد.

رشد اخلاقیات: بچه‌ها زمانی که در حال یادگیری و رشد دادن حس درست و غلط هستند بیشتر دروغ می‌گویند. در این زمان بچه‌ها بیشتر درک می‌کنند شرکت کردن در کدام اتفاق آن‌ها را به دردسر می‌اندازد.

برای فرار از تنبیه: هر چقدر تنبیه شدیدتر باشد میزان و شدت دروغ‌گویی بچه‌ها بیشتر می‌شود.

افزایش اعتماد به نفس: بچه‌ها به همسالانشان دروغ می‌گویند تا احترام بیشتری کسب کنند و یا به والدینشان دروغ می‌گویند تا محبت و توجه آنها را دریافت کنند.

برای اینکه نمی‌دانند دروغ می‌گویند: گاهی چیزی که والدین دروغ به حساب می‌آورند درواقع یادآوری نادرست اتفاق توسط بچه‌هاست. اما دلایل زیربنایی دیگری هم برای دروغ گفتن وجود دارد که بهتر است آنها را نادیده نینگاریم.

تروما یا سوء استفاده‌ها: بچه‌ها برای پوشاندن این که کسی از آنها سوء استفاده کرده است و یا ترس از گفتن حقیقت به والدینشان دروغ می‌گویند.

اضطراب: بچه‌هایی که اضطراب را در سطوح بالایی تجربه می‌کنند دروغ می‌گویند چرا که نگران تبعات کارشان هستند.

اعتماد به نفس پایین: این بچه‌ها دروغ می‌گویند تا دیگران دوستشان داشته باشند.

اختلالات شخصیت: ضداجتماعی‌ها و یا مرزی‌ها به احتمال بیشتری دروغ می‌گویند.

اختلالات روان شناختی دیگر: اختلالاتی مثل دو قطبی موجب می‌شود فرد در زمان‌هایی به گونه‌ای رفتار کند که پشیمان شود. بنابراین با دروغ گفتن می‌خواهد آن را پنهان کند.

برای درمان چه باید کرد؟

همان طور که گفته شد لزوما دروغ‌گویی بچه‌ها به درمان نیاز ندارد، (البته این بدین معنا نیست که کلا به آن توجهی نکنیم!) هرچند که والدین آن را بسیار آزاردهنده می‌دانند. قبل از هر چیزی باید به والدین توضیح داد دروغ‌گویی قبل از اینکه نشان‌دهنده مشکل جدی باشد، بخشی از مراحل رشد اوست.

خانواده‌درمانی به والدین و فرزند کمک می‌کند تا یکدیگر را بهتر بفهمند و ارتباط موثرتری با هم برقرار کنند. والدین می‌توانند استراتژی‌هایی را یاد بگیرند که تمایل بچه‌ها به دروغ گفتن را کاهش دهد. مثلا زمانی که بچه قانونی را نقض کرده و شواهد مشخصا نشان می‌دهند که این اتفاق افتاده است لازم نیست کودک خود را مورد سوال قرار دهید. آیا این کار اوست یا نه بلکه باید در مورد قوانین و لزوم رعایت آنها با او صحبت کرد.

در حالتی که روان‌شناس تشخیص دهد که دروغ‌گویی کودک به خاطر مشکلات زیربنایی است، درمان فردی کمک می‌کند. درمانگر می‌تواند روی اضطراب، اعتماد به نفس و یا افسردگی کودک کار کند تا میزان دروغ‌گویی او کاهش پیدا کند. اگر دروغ‌گویی به دلیل تروما باشد باید به او کمک کرد تا در مورد تروما صحبت کند و آن موضوع را حل کند. در مورد اختلالات شخصیت دی بی تی می‌تواند کمک‌کننده باشد.

معرفی کتاب:

اگر دنبال اصلاح اخلاق فرزندتان هستید و می‌خواهید او دروغ گفتن را کنار بگذارد دو کتاب خاطرات خدا و خاطرات شیطان به شما کمک می‌کند.

خاطرات خدا، مجموعه‌ای از پیام‌های اخلاقی از زبان خداوند است. داستان‌هایی که برای افراد مختلفی (از کوچک و بزرگ) پیش آمده و هرکدام با انجام دادن کاری، رضایت خداوند را به دست آورده‌اند. بیشتر داستان‌ها، حال و هوای اخلاقی دارد.

خاطرات شیطان برعکس خاطرات خداست. دفترچه خاطرات شیطان از فریب دادن آدم‌های مختلف است؛ آدم‌هایی که با گوش دادن به حرف او، کار بدی انجام داده و پشیمان شده‌اند.  

در تدوین نوشته بالا از این مقاله استفاده شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *