حقوق معنوی طلاب را نا دیده نگیرید…!
حقوق معنوی طلاب را نا دیده میگیرند…!
حکمت و مثل موجود در ادبیات جهان یادگار پیامبران است
گعده با حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا حیدری ابهری نویسنده کتاب حکمتنامه پارسیان
اسماعیل ابوالقاسم زاده
هر کسی به گونه ای به کتاب نگاه می کند؛ یکی طرح جلدش را می بیند، یکی نوع کاغذش را و یکی…
و یکی هم نویسنده را، البته کسی که خودش نویسنده باشد -حتی یک صفحه- من اعتقاد دارم أجر و مزد یک مولف و نویسنده پس از انتشار اثرش کمتر از أجر و مزد یک مادر بعد از تولد فرزندش نیست.
چرا! ؟
لطفا ما را همراهی کنید؛ اگه خودتون نفهمیدین با هم مباحثه میکنیم.
پرسش: خودتان را معرفی کنید.
پاسخ: غلامرضا حیدری ابهری متولد ۱۳۴۸ هستم و سال ۱۳۶۶ وارد حوزه شدم و از آن موقع تا حالا هم مشغول به تحصیل در حوزه هستم و بیشترین کار تخصصی که انجام دادم نوشتن برای مخاطبان عام و مخصوصاً نوجوانها بوده همکاریهایی هم با بعضی از مراکز و مؤسسات فرهنگی قم داشتم مثل مؤسسه دارالحدیث و مرکز فرهنگ و معارف قرآن.
پرسش: غیر از این کتابی چه آثار دیگری را دارید؟
پاسخ: غیر از کتاب حکمتنامه پارسیان کتاب «عروسی مِهر و ماه» درباره ازدواج حضرت زهرا (ع) و حضرت علی(ع) نوشته شده، کتاب همراه «نهجالبلاغه» که نهجالبلاغه برای نوجوانهاست، کتاب موضوعی «امثال و حِکم فارسی» که آن هم راجع به کودکان است، کتاب «برای من قرآن بگو» و آثار دیگری که مجموعاً شاید به بیست عنوان برسد.
پرسش: به حکمت نام پارسیان بپردازیم لطفا راجع به این کتاب توضیح دهید
پاسخ: کتاب حکمتنامه پارسیان مجموعهای موضوعی از امثال و حِکم فارسی است که با معارف دینی تطبیق شده یعنی اینکه ما در حدود ۱۵۰ موضوع امثال و حکم فارسی را تدوین کردیم بعد آن را با معارف قرآن تطبیق و مقایسه کردیم در هر سطحی هم که وارد شویم ریزموضوعاتی داریم مثلاً در بحث تکبّر ما شش ریزموضوع داریم که امثال و حکم فارسی در آن ریزموضوع با معارف قرآنی یا حدیثی تطبیق شده این کاری است که در کار حکمتنامه پارسیان انجام شده.
پرسش: انگیزه اصلیتان برای تألیف این کتاب چه بوده است؟
پاسخ: ببینید ما اعتقاد داریم در بحث نشر حدیث نه چاپ حدیث نشر حدیث این است که کتاب حدیثی متناسب با مخاطب، ادبیات مخاطب و متناسب با نیاز بیرونی تولید شود، اگر ما حدیث را چاپ بکنیم بدون توجه به مخاطباش این کتاب چاپ شده، در معرض قرار گرفته اما نشر گسترش پیدا نکرده یعنی به دست مخاطب خودش نرسیده. ما به این فکر بودیم که با این کار قدمی در نشر حدیث برداریم یعنی احادیث و معارف دینی خودمان را در قالب دیگری که قالب تطبیق با امثال و حکم فارسی است تطبیق امثال و حکم فارسی با این معارف هست عرضه بکنیم نتیجهاش این میشود که این امثال و حکم حالت شرح احادیث پیدا میکند در حقیقت ما اینجا با یک کتاب حدیثی روبهرو هستیم که شرح این احادیث به وسیله ادبیات فارسی انجام شده؛ که میتواند مورد استفاده مبلغان و نویسندگان مذهبی قرار بگیرد از طرف دیگر کسانی که الگوهای ادبی دارند مایلاند که با ادبیات فارسی آشنا بشوند میآیند با پشتوانههای دینی و معارفی این ادبیات فارسی هم آشنا میشوند یعنی اهل ذوق و اهل ادب ما با پشتوانههای دینی سخنان آشنا میشوند اهل تبلیغ و دیانت ما هم با توضیحات اینها در زبان فارسی آشنا میشوند.
پرسش: مثل اینکه این کتاب با دو تا موضوع هست؟
پاسخ: البته من به عنوان یک طلبه هدف اصلیام نشر معارف دینی بوده ولی در مسیر اثری که گذاشته اثر دوجانبه است.
پرسش: برای تألیف این کتاب چه مراحلی را طی کردید و در حین تالیف اثر دیگری هم دستتان بود .
پاسخ: چندین مرحله داشته ، مراحله اول این بوده که امثال و حکم فارسیمان را به شکل تقسیم شده داشته باشیم تا بتوانیم آن را با معارف دینی مقایسه بکنیم وقتی مَثَلهای مربوط به مرگ را در یک فصل جداگانه ندارم چطور میتوانم آن را با معارف دینی در موضوع مرگ مقایسه بکنم؛ در معارف دینی این تقسیمبندی و فصلبندی در کتابهای مثل بحارالانوار و میزانالحکمه و اینها انجام شده یعنی موضوع موضوع اینها تفکیک شده، اما در امثال و حکم فارسی این کار انجام نشده، یعنی شما میبینید مرحوم دهخدا به طور الفبایی چیده از الف تا یاء رفته برای همین مثلاً ضربالمثل «آدم قوزی قوز خودش را نمیبیند» این مربوط به موضوع عیبجویی است اما در کتابهای امثال و حکم موجود در الف آمده یا «دیگ به دیگ میگوید روت سیاه» این در کتاب دهخدا در دال آمده با اینکه مربوط به بخش عیبجویی است. ترتیبی که هست در کتابهای امثال و حکم ترتیب الفبایی است ما برای اینکه بتوانیم اینها را با معارف دینی خودمان که فصلبندی شده مقایسه بکنیم اول باید فصلبندی میکردیم بنابراین بنده اول فصلبندی در امثال و حکم فارسی را انجام دادم یعنی کار تبدیل موضوعی در امثال و حکم فارسی؛ بعد آمدیم اینها را با معارف دینی خودمان مقایسه کردیم البته برای پیدا کردن احادیث در خود این موضوعات مقداری با دشواری مواجه بودیم البته مجموعههای موضوعی مثل میزانالحکمه و بحارالانوار خیلی کمک کرد ولی برای پیدا کردن بعضی از احادیث انصافاً با مشکل مواجه بودم.
پرسش مخاطب اصلیتان پیش خودتان چه کسی بوده؟
پاسخ: ببینید ما تا حالا نگاهمان به ادیبات امثال و حکم فارسی نگاه ادبی بوده یعنی ، اُدبایی بودند که این مجموعهها را جمعآوری کردند و واقعاً هم زحمت کشیدند که این مجموعهها را برای ما جمعآوری کردند و حفظ کردند منتها نگاه حاکم، نگاه ادبی است یعنی به عنوان مجموعه ادبی شناخته میشود ما میخواستیم این مجموعه به عنوان یک مجموعه تربیتی خودش را نشان بدهد یعنی به عنوان یک مجموعهای که در راستای تربیت انسانهاست.
مخاطب های مختلفی را درنظر گرفتیم چون به طور طبیعی مبلّغان میتوانند از آن استفاده کنند نویسندگانی که مایلاند اثر خودشان را، نوشته خودشان را با امثال و حکم فارسی زینت بدهند میتوانند از آن استفاده کنند، معلمانی که مربیان حقیقی بچههای ما هستند آنها هم میتوانند استفاده کنند و هر کسی که در مسیر تعلیم و تربیت هست میتواند از این اثر استفاده کند غیر از اینکه اُدبایی هم که دوست دارند به شکل موضوعی امثال و حکم فارسی را مطالعه کنند میتوانند از این مجموعه استفاده بکنند.
پرسش: مقدمه اثر چه ارتباطی با کل اثر دارد؟
پاسخ: مقدمهای که نوشتیم که همین مراحل کار و را توضیح دادیم خیلی چیز ویژهای نیست فقط یک توضیح کلی راجع به کلیات کاری که انجام شده انگیزهها را توضیح دادم، اما یک مقدمه اصلی در حقیقت دارد که قلم جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالله موحدی است، آقای دکتر موحدی نوشته بسیار مفصلی در باب حکمت و مَثَل داشتند که رساله دکتری ایشان بوده آن کتاب دست ما آمد و دیدیم واقعاً ایشان خیلی زیبا راجع به جایگاه معنوی حکمت و مَثل صحبت کردند حرفهای بسیار جدی دارند از جمله اینکه ایشان با شواهد تاریخی نشان میدهند حکمت و مثل موجود در ادبیات جهان یادگار پیامبران است و جایگاه الهی این حکمتها و مَثلها را روشن میکند و آنجا این نکته را تأکید میکنند که حکمای بزرگ جهان یا ادعا شده پیامبر بودند یا شاگرد پیامبران بودند از ایشان خواهش کردیم که خلاصهای از آن مباحث را که با این کار حکمتنامه پارسیان متناسب بود در اختیار ما قرار بدهند، که همینجا مجدداً از ایشان تشکر میکنیم و از خوانندگان گرامی هم تقاضا میکنیم که اول این مقدمه بیست صفحهای ایشان را حتماً مطالعه کنند
پرسش: از چاپ دو رنگ این مجموعه چه هدفی را پیگیری میکند؟
پاسخ: ببینید به نظر بنده در کار نشر آثار مذهبی ما مشکل اصلی کمّیت نیست مشکل کیفیت است، و ما دلمان میسوزد که میبینیم کارهای غیرمذهبی با خیلی کیفیتهای ممتاز دارد چاپ میشود به کارهای مذهبی که میرسیم مجموعههای ما به حداقل خلاصه طراحیها و حداقل کیفیت رضایت میدهند. گرچه قدری حتی چاپ این به تأخیر افتاد ولی اهتمام بنده و جناب آقای سبحانینسب که ناشر کتاب هستند این بود که وقتی این کار بیرون میآید در حدّ بضاعت به بهترین کیفیت باشد
پرسش: آیا بازخورد آن را از نخبگان گرفتهاید
پاسخ: نوع دوستان تشویق کردند که انشاءالله این مسیر ادامه پیدا بکند به عنوان مثال جناب آقای دکتر حسن ذوالفقاری در تهران که سالهاست، در جمعآوری امثال و حکم فارسی زحمت میکشند؛ خیلی بزرگوارانه تشویق کردند که این، کار خوبی بود که انجام پذیرفت.
دوستان مبلّغ ما که این اثر را گرفتند در فضای تبلیغی استفاده کردند اعلام کردند که ما هم کار را خیلی پسندیدیم بعضی از برادران بزرگواری بودند که گفتند اصلاً ما طرح انجام چنین کاری را داشتیم ولی فرصت نکردیم و الآن که دیدیم این کار انجام شده خیلی خوشحال شدیم.
پرسش: در زمینه امثال و حکم چه آثار دیگری دارید.
پرسش: سه کتاب دیگر در زمینه امثال و حکم فارسی دارم اولی هست با امثال و حکم برای دانش آموزها؛ که با ۱۱۰ ضربالمثل فارسی آشنا میشوند و در کنار آن یک دوره اخلاق فردی و اجتماعی را در قالب این امثال و حکم فارسی یاد میگیرند. فرهنگ آلیاسین در امثال و حکم ایران زمین که آن را انتشارات دلیل ما منتشر کرده، ۷۲ موضوع جمع و جور برای مخاطب عام که تطبیق امثال و حکم فارسی با احادیث اهلبیت(علیهم السلام) است سومین کار هم نگاهی موضوعی به امثال و حکم فارسی ۳۳۶ صفحه است؛ یک مجموعه موضوعی از امثال و حکم فارسی بدون تطبیق با معارف دینی که الحمدلله چاپ سومش را میگذراند
پرسش: آیا موضوعات مطرح شده در کتاب کافی است؟
پاسخ: ما موضوعاتی که در دل امثال و حکم بوده را جمعآوری کردیم گرچه فصلهایی که به طور مستقیم دارای عنوان هستند صد و پنجاه، شصت موضوع بیشتر نیستند اما با توجه به ارجاعاتی که آمده تقریباً همه موضوعات اخلاقی و تربیتی که در کتابهای اخلاقی ـ تربیتی هست مورد توجه بوده مثلاً بحث زبان را ارجاع دادیم به بحث سخن یا بحث روح را ارجاع دادیم به فصل قلب یا بحث شهرت را ارجاع دادیم در بحث خوشنامی ببینند یعنی ولی ادعای کمال نمیکنیم
پرسش: آیا بهتر نبود موارد بیشتری در هر فصل آورده میشد؟
پاسخ: ببینید اگر قرار بود هر چه که داریم را بیاوریم حجم کتاب خیلی زیاد میشد و به عنوان یک اثر تبلیغی که راحت قابل انتقال باشد و در هر فصلی بتوان به جمعبندی رسید مشکل پیدا میشود گزیدهگویی در این کتاب جذابیت اثر را بیشتر کرده مثلاً عرض میکنم در آن بخش ?کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ? در یکی از موضوعات فصل مرگ که «سرانجام هر زنده مُردن بود» نزدیک به ۶۸ مَثل و حکمت را آوردیم ولی چیزی که جمعآوری کرده بودم بیش از دویست تا بوده ولی برای اینکه آن حالت گزیدهگویی کتاب حفظ بشود این کار را فقط به شکل همین گزیدهاش انجام دادیم.
پرسشحقوق : تناسب آیات و روایا ت هر باب با امثال و حکم مطرح شده چه اندازه است؟
پاسخ: امثال و حکم هر بخش را میتوانیم گاهی وقتها ترجمه آن آیات و روایات حساب بکنیم فرض بفرمایید که این حدیث «المؤمن مرآت المؤمن» مولوی میگوید «این مؤمنان آینه یکدیگرند *** این سخن را از پیمبر آورم» دقیقاً همان ترجمه حدیث حساب میشود، روشن است که نزدیک و نزدیکتر داریم یعنی یک مثل در حد ترجمه است یعنی کاملاً تطابق دارد با آن حدیث، گاهی وقتها نه از یک زاویه دیگر، گاهی وقتها با یک کنایه، گاهی وقتها با یک مثل فاصلهشان با آیات و روایات متفاوت است ولی در عین حال همهشان همسو با آن آیه و روایت مطرح شده هستند هممضمون هستند، نزدیک از مضامینشان با هم.
پرسش: آیا بهتر نبود این کار را با همکاری یکی از مؤسسات حوزوی انجام میدادید؟
پاسخ: ما کارهای زیادی داریم اگر مؤسسات حوزوی آماده باشند حاضر هستیم با آنها انجام بدهیم، متأسفانه مشکلی که در بعضی از مؤسسات حوزوی وجود دارد این است که وارد یک کاری میشوید یک پروژه زمانبر را انجام میدهید با تغییر مدیر آن پروژه را تعطیلش میکنند نمونهاش را هم داریم رفتیم جایی وقت گذاشتیم بعد از یکی، دو سال مدیر عوض شد او میگوید من به ضرورت این کار اعتقاد ندارم و این کار صدمه میخورد، حتی آن کار را به خود افراد هم واگذار نکردند که لااقل خارج از مجموعه بتوانند این کار را به نتیجه برسانندو پولی که از بیتالمال هزینه شده هدر نرود.
آفت دومش این است که حقوق معنوی طلاب را نادیده میگیرند یعنی کار با زحمت چند نفر انجام میشود به خروجی که نزدیک میشود میبینید که چیز دیگری بیرون آمده و اصلاً زحمات اینها نادیده گرفته میشود که اینها سابقه کار اینها هست گاهی وقتها هم تصرفاتی میشود که اصلاً خود طراح آن کار این نظر را نداشته من ترسیدم که این کار را با مجموعههایی که متأسفانه تجربه خوبی هم نداریم انجام دهم گرچه برای یک طلبهای سخت بود که بخواهد چندین سال این کار را تدارک بکند، هزینه بکند ولی ترجیح دادیم که غریبانه خودمان انجام بدهیم.
پرسش: یک اثری را در مقدمه شما وعده داده بودید در مورد آن اثر یک توضیح بدهید.
پاسخ: به نظر من جای فرهنگ موضوعی امثال و حکم فارسی خالی است اینجا ما خیلی گزیدهگویی کردیم عرض کردم قرار نبود همه مثلها و حکمتهای فارسی بیاید کار فرهنگ موضوعی امثال و حکم فارسی تقریباً همین فصلها یا یک کمی بیشتر از این را دارد ولی با توسعه زیاد دیگر هر داستانی که راجع به این مسئله آمده میآید.
پرسش: کتابی که شما توضیح دادید در چه مرحلهای قرار دارد؟
پاسخ: ببینید من فحص این کار را شاید بگویم بیش از پنجاه درصدش را انجام دادم دو تا کار هم در تهران دارد انجام میشود راجع به امثال و حکم آنها هم بیاید بیرون با یک فحص بیشتری و با امکانات انشاءالله بهتری آن کار را هم انشاءالله بتوانیم به پایان برسانیم.
پرسش: شما به عنوان یک مولف و نویسنده با چه مشکلاتی رو به رو بودید
پاسخ: این طور کارها چون حجم زیادی دارد مؤلف باید زمانی بگذارد و داعم این دغدغه را داشته باشد که آیا این کار به پایان میرسد درطول مدت تألیف حمایتی در کار نیست یعنی حقالتألیفی هم که مؤلف میگیرد مشروط به این است که روزی کتاب چاپ بشود، در دورهای که این کار انجام میشود هیچ کس حمایتی نمی کند مجموعه چهل حدیث را همه میشناسند یا مثلاً زندگی حضرت پیامبر(صلوات الله علیه) را همه میشناسند، کتاب دعا خواص صلوات این طور کتابها را همه میشناسند که چه کتابی است برای چیست و مخاطبش کجاست ولی شما کافی است که ابتکاری به خرج بدهید اینجا دیگر قابل ارزیابی نیست که سرانجامش به کجا منجر میشود و این مؤلف را خیلی اذیت میکند که آیا من بعد از اینکه این کارم تمام شد موفق به ارائهاش میشوم یا نه؟و آیا توسط آنهایی که باید این کار را بگیرند و نشر کنند فهم میشود اینها فشار روانی سنگینی را ایجاد میکند.
پرسش: نظرتان در مورد وضعیت نشر در حوزه چیست؟
پاسخ: نشر ما در چند حوزه دچار مشکل است عدم تطابق آثار ارائه شده با نیازهای جامعه ما گاهی وقتها بدون اینکه نیازسنجی درستی از جامعه داشته باشیم کارهایی را تولید میکنیم و وقتی این کارها میآید در جامعه میبینیم هیچ استقبالی از آن نمیشود در حالی که وقتی میرویم در جامعه میبینیم نیازهای فراوانی هست که به آن پاسخ داده نمیشود یعنی کارهایی که جامعه نیاز دارد ارائه نمیشود، کارهایی که ارائه میشود خیلی وقتها متناسب با آن نیاز نیست بعضی وقتها ما آدمهای قابلی را برای آن نیازها تربیت نکرده ایم نوع طلبههای ما در رشتههای خاص حوزوی تحصیل میکنند اینها آمادگی پاسخ به آن نیازرا ندارند الآن خیلی از مراکز حوزوی به این نتیجه رسیده اند که برای مخاطبان عام کار کنند منتها افرادی را برای این حوزه تربیت نکرده اند یعنی نیاز را شناسایی کرده اند ولی توان پاسخگویی ندارند دوباره در قالب همان کارهای حوزوی سنگین و غیرقابل هضم یک سری متون تولید میشود کار شکلی انجام نمیشود یعنی به ذوق و سلیقه مخاطب اصلاً توجه نمیشود نمیتواند همآوردی کند با کارهایی که در حوزههای غیرمذهبی انجام میشود.
ما نباید فریب بخوریم بالأخره قم در هفته دویست، سیصد هزار نفر زائر دارد تعدادی از اینها کتابهای مذهبی اطراف حرم را می خرند این کتابها فروش خواهد رفت، ولی این نباید ما را فریب بدهد باید کتاب مذهبی طوری باشدکه وقتی طرف کتاب را برد خانهاش جلد کتاب را میبیند، متن را میبیند، شکل را میبیند، همه اینها را که میبیند علاقهمند به مذهب بشود.
پرسش: بعضی از امثال و حکم را آوردید بدون توضیح اصلاً ممکن است برداشت از آنها بشود مثل این سخن از سعدی در صفحه ۳۷۷ مشورت با زنان است.
پاسخ: ما در بعضی از فصلها این ترس را داشتیم که بعضی از امثال و حکمی که میآید معنی درستی از آن برداشت نشود مثلاً در فصل زهد «سعادت ار طلبی ساده زندگانی کن» شاید یک کسی برداشت غلط میکرد که زهد یعنی اینکه از حلال الهی پرهیز کند در بخش دوم همانجا داریم که «زاهدی در تلاط پوشی نیست» که حالا لباس کهنه و مندرس بپوشیم، حتی بعضی از امثال و حکم مسئلهدار داشتیم که اینها را کلاً حذف کردیم یا تعابیر زشت و زننده در آن بوده آنها را حذف کردیم چون با فضای مذهبی کار اصلاً سازگار نبود یک کنایه به بعضی از اعتقادات مذهبی داشته آنها را همه را حذف کردیم مثالی که شما زدید راجع به زن یک پاورقی زدیم که راجع به کل این فصل ات این را نوشتیم «روشن است که عبارت و اشعار اینچنین نوعی مبالغه وجود دارد» «که صرفاً به خاطر توجه دادن انسانها به خطر فریفته شدن توسط زنان حیلهگر به کار رفته است از این رو نباید سخنانی از این دست را تحقیر زنان شمرد و اینگونه مبالغههای شاعرانه نقش مردان شیطان صفت را در فتنههای این روزگار نادیده گرفت» البته این پاورقی فقط برای شعر آخر است ولی گمان میکردیم با همین یک پاورقی کل آن فضا دیگر معنای خودش را پیدا بکند در عین حال این فرمایش شما را هم ما قبول داریم
پرسش: توصیه شما به طلاب جوان نوسنده چیست
پاسخ: عرض من این است که به لطف پروردگار، به برکت خون شهداء فضا برای انجام تبلیغ دین خدا آماده است و دوستانی که علاقهمندند در عرصه فرهنگ مجاهدت بکنند بدانند که کارشان مأجور خواهد بود و عنایات امام عصر(عج) همراهی خواهد کرد من در همین حکمتنامه پارسیان مدد الهی را دیدم یعنی الآن که کار تمام شده کاملاً محسوس است که این کار را من انجام ندادم و هر چه بود توفیق و عنایت الهی بود فقط انسان تصمیم انجام خدمت بگیرد خدای متعال قدم به قدمش انسان را یاری خواهد کرد.
پرسش: حالا انتظار شما از نشریه حجره چیست؟
پاسخ: در طیفی از طلاب محصور نشوید یعنی دوستان حجره سعی کنند بیشتر با کل حوزه آشنا بشوند افراد گمنام زیاد هستند بروند آنها را پیدا کنند طلبههایی هستند که سالها در نقطهای در مستأجری گوشهای زحمتی را انجام میدهند و امکان معرفیش هم برایشان به این راحتیها وجود ندارد کمک کنید برای اینکه اینها بتوانند زحماتی که انجام دادند و خدماتی که انجام دادند در معرض استفاده دیگران قرار بگیرد.