اطلاع‌رسانی

گزارشی از اولین نشست کاغذرنگی

انتشارات جمال، عصر سه‌شنبه 7 آذر میزبان عده‌ای از علاقه‌مندان به کتاب بود. در این جلسه که با حضور رفیع افتخار؛ نویسنده کتاب بزرگ‌شدی ریزه‌میزه و حجت‌الاسلام ابوالفضل هادی‌منش؛ نویسنده و منتقد همراه بود، کتاب بزرگ شدی ریزه‌میزه اثر رفیع افتخار که در سومین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو برگزیده شد، مورد بررسی و نقد قرار گرفت.

حجت‌الاسلام هادی‌منش در این نشست گفت: «یکی از اساتید ما می‌گفت ملتی که سابقه ندارد، نابغه هم نخواهد داشت. در عصر کنونی که دنیای اسطوره‌سازی و قهرمان‌پردازی است، ما قهرمانانی داریم که به فراموشی سپرده شده‌اند.» وی ادامه داد: «ما بعضی وقت‌ها در ادبیات کودک و نوجوان قهرمانان را درست یا کافی معرفی نکردیم. شاید دلیلش این باشد که ما مخاطب خودمان را یک نسل شایسته آموزش می‌بینیم در حالی که کودک و نوجوان، نسل آموزنده‌ای بودند و درس‌هایی را به بزرگ‌ترهای خودشان دادند که دهان تاریخ باز مانده است.»

این نویسنده یادآور شد: «شما از صدر تاریخ اسلام نگاه کنید. کودکانی بودند که امام معصوم در مقابل پاسخی که کودک می‌دهد احساس تعجب می‌کند، مثلاً وقتی می‌فرماید مرگ را چگونه می‌بینی؟ پاسخ می‌شنود «احلی من العسل؟» لذا کودکان و نوجوانان نه تنها به ما بلکه به تاریخ درس‌های بزرگی دادند.

این فعال حوزه کودک و نوجوان، تصریح کرد: «اینکه ناشران انقلاب اسلامی خودشان را متعهد به بسط و گسترش معارف انقلابی می‌کنند نکته‌ای است. زمانی ما صرفاً یک رویداد را توصیف و گزارش می‌کنیم اما یک وقت شخصیت را آن‌قدر باز تولید می‌کنیم که مخاطب، خودش را در یک دالان هم‌زادپنداری می‌بیند و این نیازمند تلاش و دقت بالایی است.»

هادی‌منش عنوان کرد: «ماجرای انقلاب اسلامی، ماجرای ادبیات پایداری و مقاومت آنقدر جریان زنده، به‌روز و فعالی برای مخاطب و نویسنده است که این شایسته افتخار است. ما در برابر این همه کتاب که در طول سال نوشته می‌شود یک جریان ادبیات مقاومت داریم که جریان پیشرویی است.» این نویسنده، درباره بزرگ شدی ریزه‌میزه گفت: کتاب را که دیدم خوشحال شدم. تصویرگری کتاب، خیلی سریع ارتباط برقرار می‌کند و دست مخاطب به اصطلاح خیلی زود سمت کتاب می‌رود. کتاب در بین صدها کتاب که دیده می‌شود کاملاً جلب توجه می‌کند.

وی ادامه داد: «از نکات مثبتی که نویسنده در کتاب به کار برده است تغییری است که در داستان در نامگذاری و سیر داستان ایجاد کرده است. در صفحه ۲۲ یا بیشتر معلوم نیست ماجرا ماجرای انقلاب، دستگیری، تعقیب و گریز و اقدام خرابکارانه است. این هنر نویسنده است که می‌تواند از ابتدا مخاطب را با خودش همراه کند و از شیطنت‌های کودکانه و واگویه کردن ماجرا شروع کند و حواسش هست که مخاطب را به کجا می‌برد. از یک مجلس عروسی به مجلس عزا می‌رود و این هنر است که هر کس نمی‌تواند این کار را انجام دهد.» هادی‌منش بیان کرد: «داستان با شیب شروع می‌شود و با یک ضرب‌آهنگی در حدود ۱۰۵ صفحه ماجرا، روایت‌ها و گرفت و گیرها را روایت می‌کند و نویسنده خوب از پس برآمده است. به همین خاطر به نظرم کتاب از یک سطح مطلوب عبور کرده است که مورد نظر داوران جشنواره شهید اندرزگو قرار گرفته است.»

ناشر تنها مخاطب را ببینند، زیرا مخاطب بسیار مهم است

رفیع افتخار نویسنده بزرگ شدی ریزه‌میزه درباره انگیزه‌اش برای نوشتن کتاب، گفت: «انگیزه من از نوشتن این کتاب، خاطره یکی از دوست‌های قدیمی ما بود. ایشان در فضای مجازی یک خاطره از دوران کلاس چهارم ابتدایی برایم فرستاد و گفت من توسط ساواک دستگیر شدم. بعد خواستم ماجرا را برایم شرح دهد. این موضوع در ذهن من جرقه ایجاد کرد و باعث شد سمت نوشتن کتاب بروم.» این نویسنده افزود: «این ششمین کتاب در حوزه داستان‌های انقلاب است و جدای از جو روشنفکری که معمولاً وجود دارد، دوستان می‌دانند من بیشترین ارتباط با مخاطب را دارم. من کتاب دیگری دارم که داستان‌های طنز من است که آن هم با استقبال مخاطب روبرو شده است.» وی با اشاره به تولید کتاب در کشور، اضافه کرد: «تولد یک کتاب در کشور ما معمولاً با یک گذرگاه مصادف است. وقتی کتاب چاپ می‌شود، مثلاً در حدود یک ماه از این گذرگاه افتان و خیزان عبور می‌کند و به پایان می‌رسد اما در پایان این گذرگاه از نفس می‌افتد و شور و شوقی دیگر در آن نیست.» افتخار بیان کرد: «ما اگر مخاطب، ناشر و نویسنده را سه ضلع یک مثلث در نظر بگیریم این اضلاع به هم نمی‌رسند و مثل سه خط موازی همدیگر را قطع نمی‌کنند. در کشور ما وضعیت نشر اینگونه است. نویسنده کتاب را به ناشر می‌دهد، ناشر قرارداد می‌نویسد، نویسنده حق التالیف می‌گیرد، ناشر از طریق رانت کتاب را می‌فروشد و تمام. آیا وظیفه ناشر واقعی این است؟»

وی تصریح کرد: «من پیشنهاد می‌دهم که ناشر اصلاً کتاب حجیم چاپ نکند. هیچ کس نمی‌خواند مگر اینکه بخواهند خودشان را راضی کند. جشنواره را هم رها کنند، تنها مخاطب را ببینند، زیرا مخاطب بسیار مهم است.»

در ادامه می‌توانید برشی ویدیویی و نیز عکس‌هایی از جلسه را ببینید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *