کتاب اصول و شیوه های تربیت توحیدی کودکان فرزندان نوشته مسلم گریوانی است که تاکنون چند کتاب درباره کودکان نگاشته است. فرزندان، نوردیدگان ما و امانت خدا نزد ما هستند. آنها هر کاری را که بخواهند در آینده انجام دهند، پرورش ایمان به خدا در آنها ضروری است. زیرا تربیت توحیدی موجب می شود تا آنها در کار و زندگی خود احساس کنند یک حقیقت دانا، توانا، دارا و حکیم کنار آنهاست و هرگز تنها و بی پشتوانه نیستند.
نکته کلیدی اینکه پرورش توحیدی کودک مثل هر موضوعی، اصول و روش خاص خود را دارد. این اصول و کلیدها تحت سه عنوان زیر ارئه خواهد شد:
-آموزش توحید به کودکان
-پرورش توحیدی کودکان
-پاسخ به سوالات توحیدی کودکان
بخشی از کتاب:
تفاوتهای پرورش توحیدی با آموزش توحید
آموزش یا تعلیم توحید با پرورش یا تربیت توحیدی متمایز است. در اینجا برای روشن شدن دستهبندی این کتاب، به مهمترین این تفاوتها اشاره میکنیم:
- آموزش، جنبه نظری توحید است ولی پرورش، جنبه گرایشی و احساسات؛ به همین دلیل، مخاطب آموزش، عقل و بینش کودک و نوجوان است ولی در پرورش، قلب، امیال و گرایشات او نشانهگیری میشود تا تقویت شود. لذا برای اینکه پرورشِ توحیدیِ کودک کامل شود باید هر دو جنبه را به او منتقل کرد و تربیت تک بعدی خطاست.
بر این اساس، ویلیام جیمز در کلامی تفاوت بین تربیت و تعلیم را اینگونه بیان کرده است:
«تربیت عبارت از تنظیم قوای بشری است که حُسن رفتار او را در جنبههای مادی و معنوی زندگی ضمانت میکند. ولی تعلیم، با معارفی محدود میگردد که معلم آنرا به شاگردان القاء میکند. لکن معلومات نمیتواند همیشه به عنوان یک عامل مؤثری برای رفتار باشد. آنگاه معلومات انسان میتواند سامان بخش باشد که در زندگی و طرز رفتار او سودمند باشد.»
- آموزش، تکرار نمیخواهد و اگر باشد ملال آور است ولی تربیت تکرار میخواهد. وقتی میخواهیم نماز و یا خدا را به کودک معرفی کنیم، اگر دو یا سه بار معرفی کنیم خستهکننده میشود. چون با یکبار گفتن کودک میآموزد و بار دوم ملال آور است؛ ولی ارتباط با خدا و اقامه نماز (نه آموزش آن)، روزی چند بار هم بخوانیم تکراری نیست؛ زیرا او با این عملِ توام با توجه، آرامش مییابد و ارتقا پیدا میکند نظیر کسی که چاه میکَند، هربار یک مقدار عمق چاه بیشتر میشود؛ یا شبیه کسی که از نردبان بالا میرود، هر پله یک گام به مقصد نزدیکتر میشود. اگر در نماز توجّه باشد، نماز اول غیر از نماز دوم بوده، یک پله بالاتر است. نظیر کار یک معمار وقتی برج میسازد: برج هشتادم غیر از برج شصتم است. برج شصتم غیر از برج سیام. شاید این عمل تکراری باشد ولی یک تجربه و بالا رفتن است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.