چیمو کوچولو
صبح که شد مادرم موهایم را شانه کرد و آنها را مثل دُمِ موش بست.کنار باغچه ایستادم تا از من عکس بگیرد. وقتی به دوربین نگاه کردم مادرم گفت:
چرا لبخند نم یزنی؟ ببین آن غنچ های کوچک میخندد. من به غنچه نگاه کردم.
غنچه با خوشحالی لبخند میزد.من هم به دوربین نگاه کردم و لبخند زدم.
مادر از من و غنچه کوچولو عکس گرفت و با خوشحالی گفت: دوتایی خیلی قشنگ شد .
من به غنچه نگاه کردم و گفتم: عکس تمام شد، تو هنوز داری لبخند میزنی؟
غنچه کوچولو تکانی خورد. به گمانم گفت: آخه حالا یک عکس یادگاری قشنگ با تو دارم.
10 تا 15 سال8 تا 12 سال
چیمو کوچولو
۲۰,۰۰۰ تومان
چیمو کوچولو
خواهرم صداکشی میکند: «آ – سِ – مان »
من میگویم: آبی!
مادرم داد میزند: آسمان هنوز ابره؟ آفتاب نیامده لباسها را ببرم پهن کنم؟
پدرم هرگز وقت نمیکند به آسمان نگاه کند، از بس که روی زمین کار دارد.
خواهر بزرگم همیشه سرش در کتاب است. آسمان در این کتاب چه کار دارد؟
خواهر کوچکم کلاس اوّل است، من شاعرم، مادرم خانه دار، آن یکی خواهرم دانشجوی ادبیات و پدرم کارگر.ما چند آسمان داریم. آسمان برای خواهرم سه بخش
است. برای من آبیه، برای مادرم هوایی برای خشک کردن لباسها! برای خواهرم آسمان یک کلمهی خوش قافیه است.
به گمانم توی خونهی ما فقط پدرم هیچ گاه، وقت نکرده خوب به آسمان نگاه کند. آخه بابام همیشه سرش به کارخودشه و روی زمین کار میکنه.
توضیحات
توضیحات تکمیلی
وزن | 40 گرم |
---|---|
عنوان | |
نویسنده | |
تصویرگر | |
ناشر | |
موضوع | |
گروه سنی | |
شمارگان | |
تعداد صفحه | |
قطع | |
سال چاپ | |
نوبـت چاپ | |
نوع جلد | |
شابک |
نظرات (0)
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “چیمو کوچولو” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.